English    Türkçe    فارسی   

1
552-561

  • لابه و زاری همی‌‌کردند و او ** از ریاضت گشته در خلوت دو تو
  • They were making supplication and lament, while he in solitude was bent double by austerities.
  • گفته ایشان نیست ما را بی‌‌تو نور ** بی‌‌عصا کش چون بود احوال کور
  • They said, “Without thee we have no light: how (what) is the state of a blind man without a leader?
  • از سر اکرام و از بهر خدا ** بیش از این ما را مدار از خود جدا
  • By way of showing favour (to us) and for God's sake, do not keep us parted from thee any longer.
  • ما چو طفلانیم و ما را دایه تو ** بر سر ما گستران آن سایه تو 555
  • We are as children and thou art our nurse: do thou spread over us that shadow (of thy protection).”
  • گفت جانم از محبان دور نیست ** لیک بیرون آمدن دستور نیست‌‌
  • He said, “My soul is not far from them that love (me), but there is no permission to come forth.”
  • آن امیران در شفاعت آمدند ** و آن مریدان در شناعت آمدند
  • Those amírs came for intercession, and the disciples came in reproach,
  • کاین چه بد بختی است ما را ای کریم ** از دل و دین مانده ما بی‌‌تو یتیم‌‌
  • Saying, “O noble sir, what a misfortune is this for us! Without thee we are left orphaned (deprived) of our hearts and our religion.
  • تو بهانه می‌‌کنی و ما ز درد ** می‌‌زنیم از سوز دل دمهای سرد
  • Thou art making a pretence while we in grief are heaving cold (fruitless) sighs from the burning heat of our hearts.
  • ما به گفتار خوشت خو کرده‌‌ایم ** ما ز شیر حکمت تو خورده‌‌ایم‌‌ 560
  • We have become accustomed to thy sweet discourse, we have drunk of the milk of thy wisdom.
  • الله الله این جفا با ما مکن ** خیر کن امروز را فردا مکن‌‌
  • Allah! Allah! do not thou (O vizier) treat us with such cruelty: show kindness to-day, do not (put off till) to-morrow.