English    Türkçe    فارسی   

3
1270-1279

  • چشم دریا دیگرست و کف دگر ** کف بهل وز دیده‌ی دریا نگر 1270
  • The eye of the Sea is one thing, and the foam another: leave the foam and look with the eye of the Sea.
  • جنبش کفها ز دریا روز و شب ** کف همی‌بینی و دریا نه عجب
  • Day and night (there is) the movement of foam-flecks from the Sea: thou beholdest the foam, but not the Sea. Marvellous!
  • ما چو کشتیها بهم بر می‌زنیم ** تیره‌چشمیم و در آب روشنیم
  • We are dashing against each other, like boats: our eyes are darkened, though we are in the clear water.
  • ای تو در کشتی تن رفته به خواب ** آب را دیدی نگر در آب آب
  • O thou that hast gone to sleep in the body's boat, thou hast seen the water, (but) look on the Water of the water.
  • آب را آبیست کو می‌راندش ** روح را روحیست کو می‌خواندش
  • The water hath a Water that is driving it; the spirit hath a Spirit that is calling it.
  • موسی و عیسی کجا بد کفتاب ** کشت موجودات را می‌داد آب 1275
  • Where were Moses and Jesus when the (Divine) Sun was giving water to the sown field of existent things?
  • آدم و حوا کجا بد آن زمان ** که خدا افکند این زه در کمان
  • Where were Adam and Eve at the time when God fitted this string to the bow?
  • این سخن هم ناقص است و ابترست ** آن سخن که نیست ناقص آن سرست
  • This (manner of) speech, too, is imperfect and maimed; the speech that is not imperfect is Yonder.
  • گر بگوید زان بلغزد پای تو ** ور نگوید هیچ از آن ای وای تو
  • If he (the saint) speak from that (source), thy foot will stumble; and if he speak naught of that, oh, alas for thee!
  • ور بگوید در مثال صورتی ** بر همان صورت بچفسی ای فتی
  • And if he speak in the likeness of a (material) form, thou wilt stick to that form, O youth.