English    Türkçe    فارسی   

3
893-902

  • گفت عمران شاه ما را عمر باد ** قوم اسرائیلیانند از تو شاد
  • ‘Imrán said, “May our King live (long)! The people of Israel are rejoicing on account of thee.
  • از عطای شاه شادی می‌کنند ** رقص می‌آرند و کفها می‌زنند
  • Because of the bounty of the King they are making merry and dancing and clapping their hands.”
  • گفت باشد کین بود اما ولیک ** وهم و اندیشه مرا پر کرد نیک 895
  • He (Pharaoh) said, “Maybe it is this, but it makes me very suspicious and anxious.
  • ترسیدن فرعون از آن بانگ
  • How Pharaoh was frightened by the noise.
  • این صدا جان مرا تغییر کرد ** از غم و اندوه تلخم پیر کرد
  • This sound hath marred my soul and aged me with bitter pain and grief.”
  • پیش می‌آمد سپس می‌رفت شه ** جمله شب او همچو حامل وقت زه
  • The King was pacing to and fro, all night he was even as a woman in the hour of childbirth.
  • هر زمان می‌گفت ای عمران مرا ** سخت از جا برده است این نعره‌ها
  • Every moment he would say, “O ‘Imrán, these clamours have upset me mightily.”
  • زهره نه عمران مسکین را که تا ** باز گوید اختلاط جفت را
  • Poor ‘Imrán had not the courage to relate his intercourse with his wife,
  • که زن عمران به عمران در خزید ** تا که شد استاره‌ی موسی پدید 900
  • How the wife of ‘Imrán had stolen to his side, so that the star of Moses appeared.
  • هر پیمبر که در آید در رحم ** نجم او بر چرخ گردد منتجم
  • Whenever any prophet enters into the womb, his star becomes conspicuous in the sky.
  • پیدا شدن استاره‌ی موسی علیه السلام بر آسمان و غریو منجمان در میدان
  • The appearance of the star of Moses, on whom be peace, in the sky and the outcry of the astrologers in the maydán.
  • بر فلک پیدا شد آن استاره‌اش ** کوری فرعون و مکر و چاره‌اش
  • His star appeared in the sky, to the confusion of Pharaoh and his plots and devices.