English    Türkçe    فارسی   

5
2279-2288

  • چون که جانش وا رهید از ننگ تن  ** رفت شادان پیش اصل خویشتن 
  • When his soul was freed from the disgrace of the body, it went rejoicing towards its Origin.
  • جان چو باز و تن مرورا کنده‌ای  ** پای بسته پر شکسته بنده‌ای  2280
  • The soul is like a falcon, and the body is its fetter: (’tis) a foot-bound broken-winged creature;
  • چونک هوشش رفت و پایش بر گشاد  ** می‌پرد آن باز سوی کیقباد 
  • (But) when its self-consciousness is gone and its foot untied, that falcon flies towards the King.
  • چونک دریاهای رحمت جوش کرد  ** سنگها هم آب حیوان نوش کرد 
  • When the seas of Mercy begin to surge, even stones drink the Water of Life.
  • ذره‌ی لاغر شگرف و زفت شد  ** فرش خاکی اطلس و زربفت شد 
  • The frail mote becomes stout and strong; the carpet of earth becomes (like) satin and cloth of gold.
  • مرده‌ی صدساله بیرون شد ز گور  ** دیو ملعون شد به خوبی رشک حور 
  • He that has been dead a hundred years comes forth from the grave; the accursed devil becomes an object of envy to the houris on account of his beauty.
  • این همه روی زمین سرسبز شد  ** چوب خشک اشکوفه کرد و نغز شد  2285
  • The whole face of this earth becomes verdant; the dry wood buds and becomes flourishing.
  • گرگ با بره حریف می شده  ** ناامیدان خوش‌رگ و خوش پی شده 
  • The wolf becomes the cup-companion of the lamb; the despairing become courageous and valiant.
  • یافته شدن گوهر و حلالی خواستن حاجبکان و کنیزکان شاه‌زاده از نصوح 
  • The finding of the jewel, and how the ladies-in-waiting and handmaids of the princess begged Nasúh to exonerate them.
  • بعد از آن خوفی هلاک جان بده  ** مژده‌ها آمد که اینک گم شده 
  • After that soul-destroying fear, came the good news—“Here is the lost (jewel)!”
  • بانگ آمد ناگهان که رفت بیم  ** یافت شد گم گشته آن در یتیم 
  • Suddenly rose a shout—“The danger is past: the single pearl that was missing has been found.