English    Türkçe    فارسی   

4
2790-2799

  • گفت پیغامبر که وقت امتحان ** آمد اکنون تا گمارد گردد عیان 2790
  • The Prophet said, “Now the time is come for the test, in order that opinion may become ocular vision.”
  • هر امیری نیزه‌ی خود در فکند ** تا شود در امتحان آن سیل‌بند
  • Each Amír flung his lance (into the flood), that in the test it might become a barrier against the torrent.
  • پس قضیب انداخت در وی مصطفی ** آن قضیب معجز فرمان روا
  • Then Mustafá (Mohammed) cast his wand upon it—that sovereign wand that reduced (his foes) to helplessness.
  • نیزه‌ها را هم‌چو خاشاکی ربود ** آب تیز سیل پرجوش عنود
  • The rapid water of the boiling tameless torrent swept away the lances like a bit of straw.
  • نیزه‌ها گم گشت جمله و آن قضیب ** بر سر آب ایستاده چون رقیب
  • All the lances disappeared, while that wand stood on the surface of the water like a sentry.
  • ز اهتمام آن قضیب آن سیل زفت ** روبگردانید و آن سیلاب رفت 2795
  • From anxious regard for that wand the mighty torrent turned its face away, and the flood-water departed.
  • چون بدیدند از وی آن امر عظیم ** پس مقر گشتند آن میران ز بیم
  • When they beheld that great matter wrought by him, those Amírs, (overcome) by dread, confessed—
  • جز سه کس که حقد ایشان چیره بود ** ساحرش گفتند و کاهی از جحود
  • Save three persons, whose rancour was prevailing: they, from disbelief, called him a magician and soothsayer.
  • ملک بر بسته چنان باشد ضعیف ** ملک بر رسته چنین باشد شریف
  • The kingship that has been tied on (artificially) is weak like that; the kingship that has grown up (naturally) is august like this.
  • نیزه‌ها را گر ندیدی با قضیب ** نامشان بین نام او بین این نجیب
  • If thou didst not see the lances together with the wand, (yet) consider the names of them (the Amírs) and consider the name of him (Mohammed), O noble one!