English    Türkçe    فارسی   

1
2399-2408

  • Thou hast been my remedy in afflictions: I am unwilling that thou shouldst be penniless.
  • تو مرا در دردها بودی دوا ** من نمی‌‌خواهم که باشی بی‌‌نوا
  • By thy soul, this is not for my own sake: this wailing and moaning of mine is on account of thee. 2400
  • جان تو کز بهر خویشم نیست این ** از برای تستم این ناله و حنین‌‌
  • (I swear) by God that at every moment my self would fain die for thy self before thee.
  • خویش من و الله که بهر خویش تو ** هر نفس خواهد که میرد پیش تو
  • Would that thy soul, to which my soul is devoted, were aware of my soul's inmost thoughts!
  • کاش جانت کش روان من فدی ** از ضمیر جان من واقف بدی‌‌
  • Inasmuch as thou hast such (an ill) opinion of me, I am grown weary both of soul and of body.
  • چون تو با من این چنین بودی به ظن ** هم ز جان بیزار گشتم هم ز تن‌‌
  • I cast earth on (renounce) silver and gold, since thou behavest thus to me, O comfort of my soul.
  • خاک را بر سیم و زر کردیم چون ** تو چنینی با من ای جان را سکون‌‌
  • Thou who dwellest in my soul and heart, wilt thou declare thyself to be quit of me for this (small) amount (of offence)? 2405
  • تو که در جان و دلم جا می‌‌کنی ** زین قدر از من تبرا می‌‌کنی‌‌
  • Be quit (then)! for thou hast the power, (but) oh, my soul pleads against thy making this declaration.
  • تو تبرا کن که هستت دستگاه ** ای تبرای ترا جان عذر خواه‌‌
  • Remember the time when I was (beautiful) as the idol, and thou (adoring) as the idolater.
  • یاد می‌‌کن آن زمانی را که من ** چون صنم بودم تو بودی چون شمن‌‌
  • Thy slave has kindled her heart (in eagerness) to comply with thee: whatever thou callest ‘cooked,’ she says it is ‘burnt.’
  • بنده بر وفق تو دل افروخته ست ** هر چه گویی پخت گوید سوخته ست‌‌